بهراد بهراد ، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

بهراد ، شاهزاده من

هورااااااااااا اولین مروارید پسرمممممممممم هم اومد

٢١ اذر ماه بود و داشتم به شما شیر میدادم چند روز بود خیلی بی قراری میکردی دائم یا دستای خودت تو دهنت بود یا دست من و بابایی رو میخواستی بخوری اون روز که دستم به لثت خورد یه تیزی کوچولویی رو احساس کردم دیدم بله دندون پایینت داره در میاد مبارکت باشه عزیزم وقتی عمه سمیه از تهران اومدن تصمیم دارم واستون جشن دندونی بگیرم و اش بپزم و واستون کیک بگیرم
25 آذر 1391

اولین محرم پسرم........

مامانی پارسال همچین روزایی شما تو دلم بودید و منم به خاطر داشتن شما رو ابرا سیر میکردم الانم تو بغلم نشستی و منم کیف میکنم امروز 8 محرم بود و من همراه با مادرجون شما رو به همایش شیرخوارگان علی اصغر بردیم کلاه و لباس سبزی که زن عموت زحمت دوختش رو کشیده بودن رو تنت کردم خیلی ماه شده بودی خاله فاطی و عرشیا هم بودن   ...
3 آذر 1391
1